یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

I commune, therefore I exist

It has been a while now that you need not to think. It has been a while since the last time somebody believed in their existence because of their being able to think.

Today it is the existence of human society as a context that matters the most, even more than the human beings themsleves (which has been the subject of humanist claims for the past decades)

In this international organization of humans, which we might call a society, the proof of one's existence, is the awareness of other humans of one's presence.

So, we can remodel the saying to indicate as such: I commune, therefore I exist.


Afterthoughts:
1- This post has no especial purpose.
2- This is post #32, which means it should've been published right after "بدون عنوان", but for some reason I decided to keep it for a later time.


نظرات 15 + ارسال نظر
مهرنوش چهارشنبه 20 شهریور 1387 ساعت 02:10 ب.ظ

and whats that reason?
thats nice but , .....
as one of my students said , nothing nothing.

nothing special, just that I thought I had better things to say than this one. But since I didn't have anything ready for today, I decided I should use it right away.

علی چهارشنبه 20 شهریور 1387 ساعت 02:16 ب.ظ

نمیدونم....
ولی به نظرم همیشه صادق نیست!بستگی داره چقدر آدم کنجکاو در زندگی یک آدم باشه که مو رو از ماست بکشن بیرون!که اگه یه مین هم تاخیر داشته باشی در اجتماع پروندتو بکشن بیرون!

ها؟
خب اینم حرفیست! اما به نظر من واقعا در جامعه کنونی تا شما ندونی هم‌سایه داری انگار هم‌سایه نداری. در صورتی که ممکنه کسی اون‌جا به نحوی زندگی کنه که شما از وجودش به هیچ وجه با خبر نشی

فاطمه چهارشنبه 20 شهریور 1387 ساعت 02:25 ب.ظ

U know , i m searching for the reason of why u keep this for later time?

and i m sad,because i had to be the first one in sending comment bet my EI didn t work and i forced to reset my com.

after all,i like it

I have already answered this one. See my response to Mehrnoosh's comment.
I know that, but the important thing is not being the first ...

فاطمه چهارشنبه 20 شهریور 1387 ساعت 02:26 ب.ظ

But*

Rather obvious

افشین چهارشنبه 20 شهریور 1387 ساعت 05:32 ب.ظ http://www.natoordasht.blogfa.com

به به دکارت
می اندیشم پس هستم.فک کنم از روی همین حرفش این آپو نوشتین.
منو این دکارت آبمون سر هندسه توی یه جوب نمیره وگرنه با هم خوبیم

the proof of ones existence, is the awareness of other humans from his presence.




پ.ن:نکنه ما هم باید english بنویسیم؟

دقیقا. از روی همون بود. البته بعد فکر کردم دیدم که آدم یه وجود فردی داره یه وجود اجتماعی. اگه اون وجود فردی رو بذاریم کنار، وجود اجتماعیش تنها به شکلی که من گفتم و شما این‌جا نقل کردین مفهوم داره (به اعتقاد من!)
منم با دکارت سر هندسه مشکل دارم :(
نه داداش! اینجا شما آزادی اصلا مالایی بنویسی! :دی

همت پنج‌شنبه 21 شهریور 1387 ساعت 12:29 ب.ظ http://heyatonline.blogf.com

certainly I commune, therefor I exist

راستی یادم رفت
وفات مادر ام ابیها(سلام الله علیها) تسلیت باد
وصایای حضرت خدیجه کبری به پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله):
(برای او دعای خیر کند و خود او را در خاک قرار دهد و قبل از دفن در قبر او وارد شود و عبایی که موقع دریافت وحی بر دوش داشته بر روی او قرار دهد.)

حضرت خدیجه(سلام الله علیها) که فردی ثروتمند بود تمام اموال خود اعم از منقول و غیر منقول را به حضرت رسول(صل الله علیه و آله) بخشیده بود و تنها عبای پیامبر را درخواست کرد که این خواسته را هم مستقیما بیان نکرد بلکه از طریق حضرت فاطمه(سلام الله علیها) تقاضای خود را بیان کرد. که درمقابل خداوند جل و علی کفنی بهشتی برای ایشان فرستاد که بعد از فوتش پیامبر(صل الله علیه و آله) با عبای خود کفنش کردند و کفن بهشتی را روی آن قراردادند....
ادامه در حیدریون

به شما هم تسلیت باد.
میام که ادامه رو بخونم.

ایده پنج‌شنبه 21 شهریور 1387 ساعت 12:49 ب.ظ

منظورت چیه پست انگلیسی میذاری؟ مثلن تو ایرانی هستی؟ مثلن عرق ملی داری؟ مثلن میخوای بگی خیلی باکلاسی؟ مثلن میخوای بگی زبونت خوبه؟ مثلن میخوای بگی میدونی معنی commune چیه؟ مثلن چی؟ ها ها ها؟

هااا!!! شما که انقد خشن نبیدی! اتفاقا یکی از دلایلی که این پستمو با کلی تاخیر گذاشتم همین بید :دی

ایده پنج‌شنبه 21 شهریور 1387 ساعت 12:51 ب.ظ

آقا جان من نمیخوام ظهور کنم... امام زمان رو هم اگر در نظر بگیرید قرنهاست که منتظر یه گروه آدم درست و درمونه که بتونه روشون حساب کنه و با ظهورشون یه دستی به سر این دنیا بکشه... من از کجا الان یار جور کنم واس خودم که ظهور کردم کمکم کنن؟ تو یه ۲۰-۳۰ تا یار غار درست حسابی واسم اگه پیدا کنی من حتمن میام مادر جون!

خب امام زمان که فرق فوکوله!
یعنی با 20-30 نفر کارتون حله؟! خیله خب! من خودم رفتم دنبالش!! :دی

ایده پنج‌شنبه 21 شهریور 1387 ساعت 12:52 ب.ظ

در ضمن تو نباید به من بگی مادر جون ها!!!! گفته باشم!

:دی
اتفاقا یه دو سه جا این بالاها گفته بودم! حذف نمودم. :دی

ایده پنج‌شنبه 21 شهریور 1387 ساعت 12:53 ب.ظ

خوب سوزن کامنت گذاشتن من ایندفعه روی وب توئ گیر کرده... ای بابا... یکی اورژانسو صدا کنه منو ازینجا دربیارن!

:دی از سعادت ماست!

ایده به فاطمه پنج‌شنبه 21 شهریور 1387 ساعت 12:54 ب.ظ

فاطمه جون این میلاد یه خبطی کرد اینجا اومده به زبون کفار غربی پست منتشر کرده تو چرا جوابشو به انگلیسی میدی و روشو باز میکنی به این کارا! بابا من به تو امید داشتم خواهر جون...

فاطمه پنج‌شنبه 21 شهریور 1387 ساعت 02:33 ب.ظ

ایده جونم شانس اوردی به فرانسه نزده.

در ضمن ایده جونم ، شما بگو میخوام ظهور کنم، من خودم یارت میشم.

هااا!؟ من فرانسه‌م کجا بید؟ :دی

امیرحسین پنج‌شنبه 21 شهریور 1387 ساعت 06:59 ب.ظ

به دلیل فرانگیری زبان انگلیسی ، از دادن نظر معذوریم!
حتی شما دوست عزیز!

امیرحسین!!!! تو مگه آنی؟!؟؟

زرایر دوشنبه 25 شهریور 1387 ساعت 08:32 ب.ظ

این قسمت خیلی منو خندوند . البته باهاش موافقم (‌ منظورم ؛ با طعنه ایه که توشه ! با اون موافقم ) :

In this international organization of humans, which we might call a society

:دی
عجب! جالب بود که توجه کردین!

زرایر جمعه 29 شهریور 1387 ساعت 12:47 ق.ظ

چه جالبی ای داشت ؟ (‌شکلک فکر کردن ! ) طبیعی بود که همه توجه کردن ؛ منم رو بقیه ( شکلک سوت زدن ! )

:دی
آخه انتظار نداشتم توجه بشه بهش!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد