این روزها هر چه آن تَهمَهها میگردم، اثری از موجود زندهای که از خاطرات مسخرهی خود مینوشت و جماعتی را میخنداند نمیبینم.
بعضی میگویند بزرگ شدهای. (خودت بزرگ شدی!)
بعضی میگویند وضع جامعه خراب است (که البتّه سیاه نماییاست!).
بعضی میگویند تلخ شدهای (من مثل عسل شیرینم، تلخی از خودتان است!).
بعضی میگویند ...
نمیدانم به حرف بعضی باید زیست یا به روایت خود؛ تنها میدانم که تا مهر هست، امید باقی است.