یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

تو می‌دونی ...

you just don't know how much it hurts ... you just don't.


ز دو دیده خون فشانم، ...

چه کنم که هست این‌ها گل باغ آشنایی

(عراقی)


ادامه مطلب ...

بانمک

آخ ... بی‌انصاف! تو که شکافتی‌اش، تو که بیرونش کشیدی، تو که هر چه می‌خواستی برداشتی ... دیگر حالا که چیزی نمانده، نمک پاشیدنت چیست؟

باز

... و هرگاه باز آمدی، دوباره بازش خواهی کرد.