یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

uno

به این یک قسم، جز تو ام نیست هم‌دم، قدری است سایه‌ات گویا کم‌رنگ شده در این دیار ...

این را زمزمه کردم و سر را به آن جا که او می‌نشیند دوختم.

ابری کنار رفت و اخم‌هایش باز شد و لبخندش حیاتم را گرم کرد. دیگر بار.

نظرات 2 + ارسال نظر
همت دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 03:30 ب.ظ

دیگر بار

:)

مبهم پنج‌شنبه 30 شهریور 1391 ساعت 07:59 ب.ظ

واقعا....
بعضی آدما ، مثه خورشیدن ، وقتی که میرن دنیا تاریک میشه...

:) واقعاً.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد