یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

خوب می‌دانی ...

تو:

تو دیگر این روزها خوب می‌دانی به چه زبانی باید حرف زد با من. دیگر خوب می‌شناسی چگونه بگویی که قبول کنم. چه بگویی تا جواب مثبت بگیری. تو این روزها، خوب خوب خوب می‌دانی که چه‌طور باید بازی کرد. دیگر قاعده‌هایش را خوب می‌شناسی. مقدّمات بازی را هم خوب بلدی.

من هم می‌دانم.

او:

تو خوب می‌دانی این روزها، که از دست دادمت، هر چند نمی‌خواستمت. حتّی اگر در دلم، پرنده‌ای آواز می‌خواند، تو خوب می‌دانستی. چرخ می‌خوردی با من و من با تو نبودم. آن روزها که در من بودی و من باک از هیچم نبود، اگر می‌دانستم این داس را بر خرمن خواهی نشاند، نبات وجودت را مزّه نمی‌کردم. و اگر حتّی همین امروز هم ...

من امّا، هیچ نمی‌دانستم.

یادداشت برای خودم: این مطلب بسیار بعدتر از اونی که فکرش رو می‌کردم منتشر شد. در واقع، این مطلب مال حدود یک ماه پیشه که مقدّماتی که برای انتشار اون باید فراهم می‌شد، خیلی طول کشید تا فراهم بشه. امیدوارم به زودی بتونم اقدامات ضروری رو صورت بدم. :-)

نظرات 8 + ارسال نظر
ستاره پنج‌شنبه 31 اردیبهشت 1388 ساعت 09:13 ب.ظ http://star1387.blogfa.com/

نفهمیدم متظورتون چی بود از این پست ..یه درد دل بود با مخاطب خاص ...
بهر حال ...اومدم باز دید پس بدم ممنونم از حضورتون

هوم، کم و بیش همین طور بود. خیلی متشکرم. البتّه من چند وقتی هست که (از وقتی وبلاگ خوشه رو می‌خونم) میام وبلاگتون، ولی تا حالا موردی برای نظر دادن ندیده بودم.

al جمعه 1 خرداد 1388 ساعت 01:42 ق.ظ

روایت آخر نزدیک است؟
خب امیدوارم اونی که باید منظورتو درک کنه!
ما شما ایشان

بلی.
ما هم امیدواریم.
من (همین یه دونه کم بود! :دی)

رویا جمعه 1 خرداد 1388 ساعت 02:51 ق.ظ

بیشتر شبیه اعتراف بود..شبیه عذاب وجدان بود...نمی دونم شاید برداشت من درست نباشه

:)

رایان جمعه 1 خرداد 1388 ساعت 01:43 ب.ظ

..

:)

molden جمعه 1 خرداد 1388 ساعت 07:14 ب.ظ

تو و او یک نفرند آیا؟

نه. دو نفر متفاوتند.

molden شنبه 2 خرداد 1388 ساعت 03:06 ب.ظ

ما که میدانستیم متفاوتند میخواستیم شما را امتحان کنیم :دی

:دی بله می‌دانم!!

زرایر دوشنبه 4 خرداد 1388 ساعت 12:43 ق.ظ

حالا این "روایت آخر" چی هست که "نزدیک است"؟

البته اگه فضولی نباشه ها....

اگرم فضولی باشه فرقی نداره؛ من جوابمو "میخوام"!

ان شاء الله یه مرخصی کوتاه یا بلند مدّت

Kaka پنج‌شنبه 7 خرداد 1388 ساعت 10:16 ب.ظ

چه دوست بی معرفی که یه همه مدت نیمده وب دوستش سر بزنه..چیزی برا گفتن ندارم!

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد