یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

غرنامه (۲)

توجّه: مقداری غر نسبتاً بی‌تربیتی و بداخلاقی پیش روی شماست.

+ به یارو می‌گم آقا یه خورده می‌شه بری اون طرف‌تر، می‌گه مگه این‌جا رو خریدی؟! خب نرو. به جهنّم.

+ سوار تاکسی می‌شی، طرف خودشو می‌کشه که کنار پنجره بشینه. خب بیچاره، بعداً خودت باید پیاده بشی که من برم پایین.

+ بچه‌ها چیپس می‌خورن و تکالیفشون رو تکمیل می‌کنن و به دوست‌دخترشون اس‌ام‌اس می‌دن؛ استاد براشون داستان مکاشفهٔ علما رو تعریف می‌کنه: به این می‌گن کلاس درس.

+ به مامان دوستم زنگ زدی که به دوستم بگه که بهم بگه که متأسّفی. خیلی ممنونم از این‌همه زحمتی که به خرج دادی. اگه نگفته بودی هم برام فرقی نمی‌کرد.

+ مگه من وقت اضافی دارم که بیام دم در ادارهٔ شما روزی سه ساعت الّاف بشم؟

+ آقاجون، نمی‌خوای حرف بزنی؟ خب نزن. مگه مجبورت کردن!! برا چی دروغ سر هم می‌کنی؟

+ یعنی نمی‌دونم به رانندهٔ آژانسی که حتّی مسیر کوتاه بین آژانس تا خونهٔ ما رو گم می‌کنه و به جای این‌که کمکی بشه برای زود رسیدن فقط باعث نیم‌ساعت تأخیر می‌شه چی باید گفت؟

+ آخه آدم ...، خیرِ سر عمّه‌ت اومدی رشتهٔ مهندسی درس بخونی، تو رو چه به خوندن کتابای علوم انسانی و ... ؟

+ وقتی رئیس دانشگاه رو وسط جمع مسخره می‌کنن و اون هم نمی‌فهمه که قضیه چیه و فقط همراه بقیّه می‌خنده، چه انتظاری باید از بقیه داشت؟

+ آخه بیچاره، فکر کردی خدا ازت راضیه که چادری سرت کردی که نمی‌تونی جمع‌اش کنی و وسط رانندگی میاد جلوی صورتت و می‌زنی به ماشین بقیّه؟ این الآن یعنی عفاف و حجابت حفظ شد و خدا هم خوش‌حاله؟!

+ عزیز من، وقتی می‌خوای وسط کلاس قمپز در کنی که «فصل و وجود» حالیته، قبلش یه چهار تا سؤال بکن ببین کسی نباشه توی کلاس که بفهمه همه‌چیزو داری سر و ته یاد دانش‌جوها می‌دی. بعدم دانش‌جوهای بسیجی بسیار خوبمون همه‌شون کف می‌کنن که واااای! اصطلاحات عربی خفن به کار برد.

نظرات 9 + ارسال نظر
Kaka' چهارشنبه 23 اردیبهشت 1388 ساعت 12:00 ق.ظ

همیشه غرنامه هاتو دوس داشتم..شاید یه بار منم نوشتم.

:)
خوبه، تو هم بنویس. خیلی چیزا رو از ذهنت می‌کشه بیرون

دانیال چهارشنبه 23 اردیبهشت 1388 ساعت 12:03 ق.ظ

عنوان غر با عنوان حقیقت به نظرت یکی بید؟

قشنگ بود گرچه تلخ هم بود(هست).

:)
آره، معمولاً تلخه این نوشته‌ها

رافونه چهارشنبه 23 اردیبهشت 1388 ساعت 08:21 ق.ظ

واقعا توی همین مدت کوتاه همه ی اینها که گفتی رو فراموش کردم به کل
چون واقعا از این مسائل عصاب خرد کن اینجا نیست
و خیلی خوشحالم که اونجا نیستم

هوم. کاش این‌جام نبود :(
بعضی وقتا واقعاً دلم می‌خواد با سرعت هر چه تمام‌تر از این‌جا بزنم بیرون.

پروتی چهارشنبه 23 اردیبهشت 1388 ساعت 10:52 ق.ظ

بعد که به من میگن فوق لیسانس غر داری باورم نمیشد...
خب بابا تسلیم ثابت شد.
راستی خیلی از موارد از جمله چهارتای آخر رو تایید میکنیم...زیادم غر نبود به قول دانیال حقیقت بود

عجب! خب آدم به چیزای واقعی غر می‌زنه دیگه!

زرایر چهارشنبه 23 اردیبهشت 1388 ساعت 08:28 ب.ظ

خوب میشه گفت غر نبودن! یه جورایی درددل بودن!

هنوزم معتقدم بچه مون غرغرو نیست و واسش شایعه ساختن.

دم در ادارۀ کی الاف وایساده بودین؟

:دی
اینو برید به این پروتی و ارغوان و بقیّه بگید که هی ادّعا (!) می‌کنن من غر می‌زنم!

ارغوان! پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388 ساعت 10:15 ق.ظ

نذار بگم یه روز کامل نه 3 روز کامل تنها به خاطر ته بلیط شصت سانتی داشتی ، شکایت می کردی و غر می زدی

شیش سانتی، شصت سانتی کجا بود! اگه شصت سانت بود که تا همین الآن هم غر می‌زدم! ولی من که غر نزدم، زدم؟ هان؟ :دی

molden جمعه 25 اردیبهشت 1388 ساعت 05:51 ب.ظ

به اینا میشه گفت غر بداخلاقی اما من بی‌تربیتی توش ندیدم‌ها!!! تازه غر هم نبود یا حداقل غرهای شما نه تنها حس منفی نداره که خیلیم واقعی و جالبه! با اون مورد دهمیم کلی خندیدم! (هدف از دادن شماره تست قدرت شما در شمردن است! :دی)

هوم، بیش‌تر برای این نوشته بودم که مثلاً اگه احیاناً اون وسط مسطا از دهنم در رفت و چیزی گفتم، ملّت نگن آمادگی نداده بودی :دی
خودم ولی بیش‌تر حرص خوردم در مورد ده تا بخندم. (امیدوارم درست شمرده باشم! :دی)

پروتی شنبه 26 اردیبهشت 1388 ساعت 10:22 ق.ظ

ببین فقط ارغوان که نبود
مدارک مستدل و زنده نشون میده که غر میزنی...تا حالا چند تا غر نامه دادی بیرون؟
ارغوان مرسی که اعتراف گرفتی
زایر دیدی حالا

:دی عجب!

رایان سه‌شنبه 29 اردیبهشت 1388 ساعت 07:25 ب.ظ


از رشته ی مهندسی نوشتی یاد یه چیزیم انداختی!

الکترونیک قبلو شده بودم و کبکم خروس میخوند! رشته ی اول اونموقع بود! رفته بودیم همونروز خونه ی عمه‌ی بزرگ. خبر رو دادن و برگشت بهم گفت الکترونیک یعنی چی؟ یکم براش توضیح دادم! برگشت بهم گفت آهان میشی تعمیرکار تلویزیون!!!!!

آب یخی بود که ریخت رو سرم!!

یادم باشه اینو پستش کنم!!
بقیشو میرم از خونه میخونم
فعلا

:دی
ایول! منم که داشتم به یکی میگفتم نرم افزار یعنی چی گفت یعنی همینایی که تایپ می کنن دیگه!؟ :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد