یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

خوشم می‌آید

دوست دارم که بر گردم توی رویت بگویم حالم از قیافهٔ مضحک‌ات به هم می‌خورد. و خوشم می‌آید که تو هم بر می‌گردی و توی چشم‌هایم نگاه می‌کنی و با خونسردی می‌گویی به ---م [۱].


۱. فکر بد  نکنید. می‌توانید بخوانید: به جهنم. (اگر هم خواستید فکر بد بکنید!)


نظرات 7 + ارسال نظر
فاطمه جمعه 11 اردیبهشت 1388 ساعت 01:22 ب.ظ

دوس دارم!

:)

فاطمه جمعه 11 اردیبهشت 1388 ساعت 01:24 ب.ظ

دشمنت شرمنده

:)

مهرنوش جمعه 11 اردیبهشت 1388 ساعت 01:56 ب.ظ

چه خشن !

آره، معلوم بود؟

molden جمعه 11 اردیبهشت 1388 ساعت 08:45 ب.ظ

جدا؟

:دی نه جدّا، ولی این اپیزود اتّفاق افتاد، ما هم مجبور شدیم خوشمان بیاید.

زرایر جمعه 11 اردیبهشت 1388 ساعت 08:51 ب.ظ

اوا! این چه قیافه‌ایست؟ آیا انقدر خشن بود؟

molden جمعه 11 اردیبهشت 1388 ساعت 11:48 ب.ظ

این پست رو که خوندم یاد این جوکه افتادم که به یکی میگن ارزوت چیه؟ میگه دکترشم از اتاق عمل بیام بیرون بگم: متاسفم :دی
نمیدونم چرا بار اول که کامنتیدم یادم رفت بگم!!!

=))
کلّی خندیدم.

Kaka' چهارشنبه 16 اردیبهشت 1388 ساعت 10:17 ب.ظ

منم دوس دارم اما بیش تر دوس دارم طرف مقابل لال شه!

آرررررههه! البته اگه نشد، همین فحش و فضیحت هم جواب می‌ده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد