یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

فرشته

مشغول پیاده روی هستید که یهو می‌بینید یکی به کمک احتیاج داره (یه پیرزن که دستش سنگینه، یه کور که نمی‌تونه از خیابون رد بشه و ...) و بدون تعلّل به کمکش می‌شتابین.

وقتی می‌رسید خونه، یادتون می‌افته که باید به دوستتون زنگ بزنید. به طور کاملا ناخودآگاه شماره رو اشتباهی می‌گیرید، و از اون طرف خط، یه صدای ظریف بهتون می‌گه: «شما با دفتر امور فرشتگان تماس گرفتید. لطفا چند لحظه صبر کنید تا آدرس شما بر اساس شماره‌ای که از اون تماس گرفتید ثبت بشه.»

به خودتون و آدم بیکاری که هم‌چین برنامه‌ای رو ردیف کرده می‌خندید و محض مسخره کردن خودتون صبر می‌کنید تا صدای بوق به گوشتون برسه و بعد قطع می‌کنید.چند لحظه نگذشته که زنگ درتون به صدا در می‌آد. در رو باز می‌کنید و می‌بینید، بله، یه خانم خیلی متشخص مقابلتون ایستادن، و در حالی که لبخند می‌زنن، کارت عضویت در دفتر امور فرشتگان رو به شما نشون می‌دن. ایشون با صدایی ظریف از شما می‌پرسن: «به خاطر کار خیری که انجام دادین، تنها یک آرزو مجازید بکنید. این آرزو بدون هیچ معطّلی برآورده می‌شه.»

و منتظر جواب شما می‌مونن.

سوال بهشتی؟

می‌گن کسی که می‌میره به جهت این‌که به عالم ارواح متصلّ می‌شه به هر چیزی داناست.

می‌گن کسی که در بهشت وارد می‌شه هر آرزویی به او رواست.

حالا اگر بزرگ‌ترین آرزوی یه نفر تجربهٔ لذّتیه که در رسیدن به جواب‌ها به دست می‌آره، چنین فردی در بهشت چه جوری می‌تونه به این آرزو برسه؟

Ways to do it ...

One must choose one's share of life, for there are two ways to go: 1. Ignore it, and pretend nothing has happend. 2. Lash out, and bring an end to this endless chain.

امتحان ... امتحان ... امتحان ... امتحان ...

در طول این مدّتی که داشتم برای امتحانات درس می‌خوندم، برام این سؤال پیش اومد که آیا واقعا دانش‌جو بودن یعنی این که ما برای امتحانات متعدّدی که داریم، از روی کتب درسی مطالب رو حفظ کنیم، و بعد در مقابل برگهٔ امتحانی‌ای قرار بگیریم که حدّاکثر نصف سؤالاتش از اون کتب طرح شده؟

آیا دانشگاه خوب دانشگاهیه که متوسّط نمرات فارغ‌التّحصیلانش ۱۲ باشه؟

آیا استاد خوب استادیه که مجبورت کنه برای یه نمره‌ای که می‌تونه سرنوشت تو رو عوض کنه بری پیشش گدایی کنی؟

به همین دلایله که در حال حاضر مشغول نوشتن کد مربوط به آخرین پروژهٔ ترم هستم. :دی

We justify

انسان‌ها احتیاج به تأیید اطرافان دارند. شاید به همین دلیل است که ما سعی می‌کنیم برای جلب این تأیید، برای هر کار خود توجیه و بهانه‌ای مهیا کنیم. ولی این حقیقتی است که باید بپذیریم: بعضی از اعمال صرفا فاقد هر توجیهی هستند. گاهی باید عذرخواهی کرد.

معذرت می‌خواهم!