میلاد و خالهٔ محترم مشغول بحث میباشند. دخترخاله هم حاضر میباشد. دخترخاله پنج سال دارد.
خاله در مورد پسرخاله حرف میزند و میگوید: «خدا رو شکر اینم دانشجو شد و رفت.»
میلاد تأیید میکند. دخترخاله با شگفتی میگوید: «مگه دانشجو میلاد جون نیست؟»
میلاد: «الان داداش دانشجوئه.»
دخترخاله: «میلاد جون قبلا دانشجو نبوده؟»
خاله: «نه دخترم. اونم چند وقته دانشجو شده.»
دخترخاله، با حیرت میلاد را مینگرد و اذعان میدارد: «یعنی میلادجون قبلا مثل آدما بوده؟»
خیلی خندیدم.
ماهه اون دختر خاله .
صد در صد.
===========
چه شکلی میشه از یک جام تهی نوشید؟؟؟؟
اگر دیدمت بهت نشون میدم چه شکلی.
اینا رو هم به شکلکهای بالایی اضافه کن.
حتما
در ضمن من پایه ام دوباره دانش جو باشم و مثل ادما نباشم.
:-)
وایییییی خدا چه تیکه ی بامزه ایییییییییی دلم خاله و دختر خاله خواست
خیلی ناز گفته مگه میلاد جون دانشجو نیست آخیییییییییییییییییییییییییی
:-) خدا نصیب شما هم بکنه.
سلام!
من که احساس می کنم دانشجو بودن یه چیز جدایی از آدم بودن هست پس تساوی نداریم!
ولی تکه ی جالبی بود!
شاد و سلامت باشید
منم البت جلوی تساویش یه چند تایی علامت سؤال گذاشتم.
پس شما با دختر خالهٔ ما دچار تفاهم نظری میباشید.
به جون خودم منم آدمم
دانیال دانشجو
:دی
میگن حرف راست رو از بچه بشنو
واقعا!
از توانایی های کودکان در بیان حقایق لذت میبریم!!!
ما نیز!
why you continue it?
because not continuing it is easier, and it is my responsibility to carry on the harder path
who said that?
من
:دی
خدا نصیب نکرده مامان کوروموزوم تک فرزنده خاله دایی یختی!
چه حیف! دخترخالهٔ کوچیک داشتن یکی از نعمات غیر قابل جایگزینی خداس!