یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

میلاد به کافی شاپ می‌رود

میلاد یک موجود زندهٔ باکلاس است.[۱] موجودات زندهٔ باکلاس، غالبا در محل‌های باکلاسی مثل کافی‌شاپ[۲]، رستوران[۳]، کافه‌گلاسه[۴] و شهربازی[۵] با هم قرار گذاشته اقدام به ابتیاع و استعمال چیز می‌کنند.

به همین منظور میلاد با چند تن از دوستان خود قرار گذاشته، خیلی با کلاس نیم ساعت بعد از قرار به محلّ مورد نظر می‌رود.[۶] دوستان میلاد از او هم باکلاس‌تر هستند؛ همهٔ آن‌ها حدود نیم ساعت بعد از میلاد به محلّ می‌رسند.[۷] میلاد از داشتن چنین دوستانی به خود می‌بالد و سعی می‌کند اصول کلاس‌داربودن آن‌ها را به طور غیر محسوسی یاد بگیرد.

میلاد و دوستان[۸] وارد کافی‌شاپ مورد نظر می‌شوند. میلاد در همان نظر اوّل متوجّه می‌شود که چیزی سر جایش نیست. به همین علّت نگاهی به دور و اطراف می‌اندازد و متوجّه می‌شود که گویا گروهی به طور اشتباهی سر میز آن‌ها نشسته‌اند.

همان‌طور که به این مسئله فکر می‌کند و آن را مورد بررسی قرار می‌دهد متوجّه می‌شود که این گروه قبل از آن‌که میلاد این‌ها به داخل کافی شاپ بیایند میز آن‌ها را اشغال کرده بوده‌اند[۹]، به همین دلیل به سراغ میزی دیگر می‌روند و به جفای روزگار دشنام می‌دهند.[۱۰]

میلاد و دوستان به سر میز مربوطه می‌روند و نگاهی به لیست باکلاس‌گلاسه‌های کافی شاپ می‌اندازند. برای آشنایی شما با میزان کلاس این کافی شاپ تعدادی از آیتم‌های[۱۱] این لیست در زیر آورده شده‌اند[۱۲]:

  • گیگیلی‌گلاسه با سس آفریقای جنوبی
  • آبراهام لینکلن با توت‌فرنگی منجمد
  • مرلین مونرو با بستنی شکلاتی[۱۳]
  • رؤیای پرواز در شب پر ستاره
  • سورپریزی که به جان مادر مدیر کافی‌شاپ پوچ نیست

میلاد که احساس می‌کرد به اندازهٔ کافی کلاس جهت استعمال موارد مشاهده شده را ندارد، اقدام به سفارش یک عدد چایی لیوانی قند پهلو نمود.

پس از نوشیدن چایی مورد بحث و اندکی صحبت‌های باکلاس با دوستان معرَّف حضور، میلاد و دوستان از کافی‌شاپ خارج شدند و میلاد از این‌که روزی چنین با کلاس و خفن داشته، بسی خوش‌حال گردید.


توضیحات:

۱- دارای کلاس، کلاس‌دار، خفن، دارای موبایل تولید چهارسال دیگر و خطّ ریش مدل چه‌گوآرایی.

۲- قهوه فروشی، اصولا به هم‌پالکی‌های اصغر توتون میدان اعدام گفته می‌شود.

۳- محلّ عرضهٔ خوردنی‌جات گران و باکلاس؛ نظیر اشترپولاگوف(Sterrpollagopff)، قیژفرینگ پیچ(Ghizhferring Peach) و امثال آن.

۴- راقم این سطور به شخصه چندان از این که این مورد اسم مکان است یا نه اطمینان ندارد.

۵- مگه چیه؟ نمی‌شه هم‌زمان با قرار گذاشتن بازی هم کرد؟

۶- از اصول اوّلیّهٔ کلاس گذاشتن این است که همیشه دیر کنید.

۷- نگفتم؟؟!

۸- بر وزن یوگی و دوستان

۹- گیجول (دوست میلاد) معتقد است که میلاد در بررسی تقدّم و تأخّر زمانی دچار اشتباه لبّی محاسباتی شده است. شیخول (دوست دیگر میلاد) معتقد است که اگر از دید نظریهٔ نسبیّت به قضیه نگاه کنیم، ممکن است میلاد و دوستان قبل، هم‌زمان و یا بعد از آن‌ها به آن‌جا آمده باشند. هم‌چنین با توجّه به دید دکارتی به مسئله می‌توان کلّ قضیهٔ حضور ایشان در محلّ را زیر سؤال برد.

۱۰- حرف رکیک که نیومد توی ذهنت؟ هان؟

۱۱- باکلاس‌شدهٔ مورد

۱۲- البتّه به دلیل بی‌تربیتی بودن برخی از اسامی از ذکر آن‌ها معذورم.

۱۳- در این‌جا میلاد و دوستان شدیدا مجبور به توضیح دادن این‌که مرلین مونروی مذکور مرلین مونروی واقعی نیست به گیجول شدند که به طور جدّی قصد داشت یک عدد مرلین مونرو سفارش دهد.

نظرات 5 + ارسال نظر
فاطمه پنج‌شنبه 5 دی 1387 ساعت 11:51 ق.ظ

:دی

مسلم پنج‌شنبه 5 دی 1387 ساعت 02:58 ب.ظ

میلاد تو مجبوری اینجا بلاگ بزنی انقدر دیر بالا بیاد ؟
به به ... ما که یه دفه رفتیم کافی شاپ کلی پول پیاده شدیم .... هنوز جیبم درد می کنه ...
ولی اسم رفیقات باحاله گیجول و شخول ...

به به به!!! آقای مسلم بیبببب! این‌جا اومدی!
آره دیگه ما وسعمون نمی‌رسه جای دیگه‌ای وبلاگ بزنیم.

سپید پنج‌شنبه 5 دی 1387 ساعت 09:23 ب.ظ


اینجا راه افتاده بوده و من خبر نداشتم.
یه نفر از این دوستان با مرام هم توی این همه صحبت یه خبر به من نداد.
حالا بعدا میرسم خدمتتون.
البته بعد از اینکه از سفر برگشتم.

سفر خوش!
البت دستت به من که نمی‌رسه ؛-)

Kaka' جمعه 6 دی 1387 ساعت 08:01 ب.ظ

واااااااااای عالیییییییییی بودکلییی خندیدم..مخصوصا سر اون گیگیلی
خیلی خوب بود..موارد 13 و 8 و 3 رو دوس داشتم..حالا خودت میری می گردی ببینی کدومان..همون جور که ما هی مجبور بودیم برای توضیحات اضافه به پایین رجوع کنیم دوباره برگردیم بالا
فعلا!

:دی
هدف ما فقط خنداندن دوستان است.
و البته آزار دادن ایشان به واسطهٔ اسکرول کردن

کوروموزوم نا معلوم شنبه 7 دی 1387 ساعت 08:20 ب.ظ http://xxxy.blogsky.com

خوب حالا که اجازه صادر شد یه سرکی اینورا کشیدم.
چه گیجول خوش سلیقه ای!منم اگه بودم مرلین مونرو سفارش میدادیدم اوووووم یا نمیدونم آخه توت فرنگی منجمدم خیلی دوست دارم کلی هر سال فریز میکنم برای طول سال (البته من از اونجایی که خیلی شیکمو ام میوه های دیگه مثل آلبالو انبه گیلاس و ... رو هم فریز میکنم)
حالا کدومو خوردید؟
کدوم کافی شاپ؟

اسم کافی شاپش آناناس بود. من بنده خدا بهم باکلاس تر از چایی چیزی نیومده. امّا یکی از دوستان یادمه یه چیزی خورد که بعدها به تعبیر دوست دیگه‌ای مزهٔ مرگ می‌داد‌ :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد