یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

شازده کوچولو (۲۱)

This is, to me, the loveliest and saddest landscape in the world. It is the same as that on the preceding page, but I have drawn it again to impress it on your memory. It is here that the little prince appeared on Earth, and disappeared.
Look at it carefully so that you will be sure to recognise it in case you travel some day to the African desert. And, if you should come upon this spot, please do not hurry on. Wait for a time, exactly under the star. Then, if a little man appears who laughs, who has golden hair and who refuses to answer questions, you will know who he is. If this should happen, please comfort me. Send me word that he has come back.

ترجمه:

برای من، این قشنگ‌ترین و غم‌انگیزترین منظرهٔ دنیاست. این همان منظرهٔ صفحهٔ قبلی‌ست، امّا تصمیم گرفتم دوباره نقاشی‌اش کنم تا در خاطرتان حک شود. درست همین‌جا بود که شازده کوچولو بر زمین فرود آمد، و سپس از همین‌جا ناپدید شد.
با دقّت به آن نگاه کنید، تا اگر روزی به این کویر آفریقایی سفر کردید حتما آن را به خاطر بیاورید. و اگر به این‌جا آمدید، لطفا کمی صبر کنید. چند لحظه‌ای درنگ کنید، درست زیر همان ستاره. بعد، اگر مرد کوچکی مقابلٰ‌تان درآمد که می‌خندید، موهای طلایی داشت ... و جواب سؤالاتتان را نمی‌داد، خواهید دانست که او کیست. اگر چنین اتفاقی افتاد، لطفا نگذارید همین‌طور غمگین بمانم. خبرش را به گوش من هم برسانید.

خداحافظ شازده کوچولو!

نظرات 8 + ارسال نظر
مهرنوش دوشنبه 25 آذر 1387 ساعت 09:18 ب.ظ

خوشحالم تموم شد . امیدوارم به چیزی که میخواستی رسیده باشی.

به چیزی که می‌خواستم نرسیدم، ولی به چیزی رسیدم که نمی‌خواستم.
:-)

مهرنوش دوشنبه 25 آذر 1387 ساعت 10:44 ب.ظ

چی؟

ها؟ شاید یه چیزی به دست آورده باشم که از اوّل قصدشو نداشته بودم.

زرایر سه‌شنبه 26 آذر 1387 ساعت 03:08 ب.ظ

من که فقط دلم یخ زده! از هوای سرد بیرونم یخ زده تره
این همیشه تنها چیزیه که از چنین داستانایی نصیبم میشه.
دقیقا همون حسی رو دارم که وقتی آخریم صفحتن برباد رفته رو می خوندم داشتم!

چه حیف! امّا من شازده کوچولو رو - با سرمایی که بعدش می‌آد - دوست دارم.

زرایر سه‌شنبه 26 آذر 1387 ساعت 03:08 ب.ظ

صفحتن = صفحات

مشخّص بید!

فاطمه چهارشنبه 27 آذر 1387 ساعت 02:24 ب.ظ

پایان یافتن هر چیزی شاید غم انگیز و پر از بی حوصلگی باشه ، ولی همیشه شروع یه چیز دیگه است.
امیدوارم پایان این ، شروع آن باشد برات.

در مورد نظرم هم تو پست شازده کوچولو(9) ، در جوابتم میخواستم بگم که به چیزی که میخواستم رسیدم.شاید نه 100 درصد ولی بیشتر هدفم رو پوشش داد.

تشکر. منم امیدوارم.
خدا رو شکر.

Kaka' پنج‌شنبه 28 آذر 1387 ساعت 07:19 ب.ظ

یعنی نشستی یه روزه همه رو آپ کردیا..منم می شینم می خونمش و دوباره میام نظر می دم!
قعلا!

به طور دقیق‌تر ظرف چند دقیقه.

همت شنبه 30 آذر 1387 ساعت 03:30 ب.ظ http://heyatonline.blogfa.com/

چرا این قیافه پس؟

محدثه دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 08:41 ب.ظ http://rayeheyedoost.blogsky.com



واقعا شازده کوچولو عالیه!!!

آره! فوق‌العاده‌س!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد