یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

میلاد فایل می‌گیرد ...

میلاد که تصمیم دارد جهت رفع تنوع مقداری فایل‌بازی بکند با یکی از دوستان به تبادل فایل مشغول می‌شود. در همین اثنا آنتی ویروس صفحه‌ای باز کرده پیغام می‌دهد:

هشدار: فایل دریافتی حاوی ویروس می‌باشد.

میلاد در حالی که استخوان‌های گردنش را به اطراف تکان داده[1] دستمال یزدی مادر را به امانت می‌گیرد و می‌گوید: داااش! ما خودمون ویروس کشیم!

و فایل دریافتی را باز می‌کند.

آنتی ویروس پیغام می‌دهد:

هشدار: من خودم دوازده ساله این‌کاره‌م، اگه این فایله رو باز کنی بیچاره می‌شیا!

میلاد که کلا حرفش به گوش کسی بده‌کار نیست(!)، فایل مذبور را باز نموده و لحظه‌ای بعد کامپیوتر منفجر می‌شود.

لازم به ذکر است کامپیوتر میلاد مذبور تنها 23 روز پیش دقیقا بلای مشابهی سرش آمده بود.

میلاد پشیمان است. اما به قول یکی از فیلم‌ها پشیمانی سودی ندارد.

او که مجبور به جبران این خسارت است، حال دو ساعت را صرف نصب ویندوز و ما یتعلق به می‌نماید تا یاد بگیرد دیگر از این کارها نکند.


پس‌نوشت:

1- با انجام این عمل صدایی موحش تولید می‌شود که میلاد امیدوار است جذبه‌اش را زیادتر کند.

2- این حرکت رو من انجام ندادم خوش‌بختانه :دی

نظرات 18 + ارسال نظر
مهرنوش چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 12:10 ق.ظ

عمرا میلاد از این عمل شنیع درس نمیگیرد و همچنان به کار خود ادامه میدهد. من اینو تضمین میکنم.

آره می‌دونم ... این میلاد عمرا یاد نمی‌گیره. آخرش هم می‌بینید دو روز دیگه دوباره با دستگاهش با هم افتادن به جون هم دارن کتک و کتک کاری می‌کنن سر یه فایل ویروسی.

مهرنوش چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 12:20 ق.ظ

دیدی ، این میلاد با اون میلاد فرق داره .
یکی از این دوتا میلاد کشتی نمیگیره . کتک هم نمیزنه. حالا بگو کدوم میلاده .

همممم ... حالا کتک نمی‌زنه، کتک می‌خوره؟ :دی
کشتی هم ... خب الزاما کشتی گرفتن به معنای دست به یقه شدن نیست، مثلا می‌شه با یه فایل سر و کله زد و کشتی گرفت ... (اینا همه‌ش برای این بود که جواب ندم :دی)

[ بدون نام ] چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 12:35 ق.ظ

گاما چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 12:44 ق.ظ http://gamalight.blogfa.com/

سلام
حالا خوب هشدار میده دیگه خوب آدمی که ویروس میشناشه به ویروس کش اعتماد نمی کنه و تمام ویروس مذبور وارد می شود!
به به! ولی خوب میلاد مذبور که اینکار رو نکرده میلاد مذکور این کار رو کرده
شاد و سلامت باشید
این خالیه هم مال منه

آره دقیقا میلاد مذکور این کارو کرده

فاطمه چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 07:21 ق.ظ

خب شانس اوردی که میلاد مذکور بود، نه مزبور(کپی رایت از گاما)
وگرنه می دانی که مهرنوش کذایی، انچنان بلایی بر سرت می آورد که دیگر حتی مرغان آسمان هم نمی توانستند به حالت گریه کنند.

ها؟ نیدونم. مذبور، نه مزبور :پی !! :دی

مهرنوش چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 08:13 ق.ظ

یعنی چی فاطمه؟

یعنی چی فاطمه؟

ایده چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 08:18 ق.ظ http://4me.blogsky.com

عجب... سلام جونور زنده‌ی بارگذاری شده‌ی ویروس گرفته‌ی کامپیوتر پکیده‌ی پشیمون!
ویندوز چیه اونوخ؟ همون پنجره‌ی خودمونه؟ شیشه‌ایه؟ من فکر می‌کردم تو آدم تحصیلکرده و با کلاسی هستی... نمی‌دونستم کارت نصب پنجره‌س...
تازه برای کشتاندن ویروس نیاز به مقادیر متنابهی الکل یا وایتکس یا خواد ضدعفونی کننده‌س... با دستمال که ویروس نمیشه کشت... مگه مگسه؟ نا امیدم کردی اصلن!

والا ویندوز نمی‌دونم چیه، اما فک کنم همونی باشه که شما بهش می‌گین fenster :دی نه؟
وایتکس گرونه بابا! ما نهایت پولمون برسه یه دستمال کرایه کنیم

فاطمه چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 11:55 ق.ظ

خب مهرنوش جان، اگر دور از جون(گفتم دور از جوننننننن) واقعا این بلا سر خودش میومد، اونوقت تا جایی که یادمه قراره یه کاری برات بکنه ها، که خیلی مهمه و اینا که سبب میشد کلا یه چیزایی بشه.

عجب!

همت چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 02:36 ب.ظ http://heyatonline.blogf.com

حرفش که به گوش کسی طلبکار نیست
پس احیانا ویروسه همین دور و وره

:دی بعیدم نیست

زرایر چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 02:38 ب.ظ

سلام

با کدوم عمل صدایی موحش ایجاد شد ؟ با ویروسه یا با ویندوز عوض کردن ؟

هممم ... شایدم با انفجار کامپیوتر ؟ ( شکلک فکر کردن )
حالا بمبش چند سورت قدرت داشت ؟

با تکون دادن گردن به چپ و راست، تیریپ این بروبچ خوش هیکل :دی

سپید چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 02:52 ب.ظ

اما سپید به مراتب هنرمندتر از میلاد است. چون چند روز پیش متوجه میشود که سیستمش ویروسی شده و بعد از آنکه با تلاش فراوان و به کمک همان جناب آنتی ویروس سیستمش را از لوث وجود ویروس پاک میکند.
سه ساعت را به عوض کردن ویندوز نابود شده و متعلقاتش میکند و نهایتا ویندوزی تمیز و جدید را راه اندازی میکند. در آخرین لحظات تصمیم میگیرد تا چند فایل را از روی کامپیوترش بردارد و به لپ تاپش منتقل کند از همین رو فلش مموری اش را به کامپیوتر متصل میکند. لحظاتی میگذرد و بعد سپید دو دستی توی فرق سرش میکوبد...

مطمئنا خودتان میتوانید حدس بزنید که چه اتفاقی افتاده است

:دی :دی :دی
ایول!!‌ تو واقعا شاهکاری! البته من یکی رو می‌شناسم که تقریبا همین کار تو رو انجام داد!

فاطمه چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 03:45 ب.ظ

بله خب، اصولا سپید شاهکار است.
کاریش نمیشه کرد.

:دی

مهرنوش چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 06:02 ب.ظ

وایییییییییییییییییییییییییی تو محشری ، فکر کنم از اون میلاد هم باحال تر باشی.

:دی

سپید چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 09:52 ب.ظ

البته اصولا سپید یک فرقی که دارد این است که از شاهکارهایش درس میگیرد و دفعه بعد سعی میکند چنین دسته گل هایی را به آب ندهد.

خب دیگه ... مشکل همینه :دی

زرایر چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 11:06 ب.ظ

سپید خان شما که آخر ِ دسته گلی

چه برا خودشون اینجا میان دسته گل می‌کارن برا هم :دی

سپید چهارشنبه 17 مهر 1387 ساعت 11:17 ب.ظ

وای نگوووووو. شرمندم کردی

به پاسخ کامنت بالایی رجوع شود :دی

Kaka' پنج‌شنبه 18 مهر 1387 ساعت 08:56 ق.ظ

به به..به به..چه هیجان انگیز

:دی

پروتی یکشنبه 30 فروردین 1388 ساعت 01:56 ب.ظ

به به به به.......
لذت میبرم از کسایی که تلاش میکنن به روی خودشون نیارن که بعدا چی میشه و بعد منفجر میشن
شانس آوردی ها
بدتر از اینم میتونست باشه

:دی
اوه اوه، پس لو رفتم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد