بساطمان شدهاست شیر با کوکی
نصیبمان بده-بستانهای فیسبوکی
الا همه آنها که لایک میکردید
تمام عکسهای بیربط و مشکوکی
که پیش از این که شِیر شوند با دنیا
نشسته بودند در غبار و متروکی
دلم گرفته از این همه هجمهی پوچی
که ساز من شده همواره ناکوکی
خدا کند که ببینم من آن روزی
که بگویید چه کشکی، کدام فیسبوکی؟
...
دعوت شدم به نمایشگاه عکسهای کودکان افغان. برایم جالب بود که چراییاش را بدانم؟ هدف از این نمایشگاه این است که «همه ببینند حتّی کودکان افغان هم اگر دوربین در دست بگیرند میتوانند زیباییها را آنطور که ما میبینیم ببینند».
آیا این هدف، خود فینفسه نشان از نوعی نگرش تبعیضآمیز ندارد؟ آیا اصلاً طرح این سؤال که «کودکان افغان اگر دوربین در دست بگیرند آیا زیباییها را همانطور ترسیم میکنند که ما میکنیم؟» از بدو وجود اشتباه نیست؟ آیا اگر هدف واقعاً آن است که تفاوتها را محو کنیم و آدمها را -- فارغ از مبدأ -- با هم دوست و متّحد کنیم، بهتر نیست چنین سؤالهایی از اساس از ذهن ما پاک شوند؟
آرزومندم که کودکم را طوری تربیّت کنم که وقتی آدمی را دید، رنگ پوستش را نبیند، مذهبش را نبیند، کشیدگی چشمها، لهجهاش، ... را نبیند.
انسانی را ببیند که در مقابل او قرار گرفته.