وقتی از سر بیکاری - یا شاید هم خسته از انجام تمام کارهای دیگرت - توی کانتکت لیست موبایلت میگردی و ناگهان چشمت میافتد به اسم خیلیها که فکر میکردی باید فراموشاشان میکردی و با وجود همهی آن که بهشان حتّی کوچکترین فکری هم نکردی تمام جملاتی که با هم ردّ و بدل کردید در ذهنت مرور میشود، دلت میخواهد گوشی تلفن را برداری و به او زنگ بزنی، بعد توی ذهنت میآید که ... هی، من از روزی که این شماره را گرفتم حتّی یک بار هم به آن زنگ نزدهام. بعد توی ذهنت میآید که اصلاً آیا طرف تو را یادش است؟ اصلاً آیا حتّی اگر تو را یادش باشد برایش اهمّیّتی دارد که تو گوشی را برداشتهای و با تردید و لرزش دلت و صدایت اسمش را از پشت گوشی میگویی و او جواب میدهد: بله، شما؟ امرتون؟ و تو در ذهن خود تحقیر میشوی و دودل میمانی، و بعد از کمی تأمّل، دکمهی پایین را میزنی و اسم بعدی را نگاه میکنی، آن وقت است میفهمی چقدر ترسویی.
شمارشگر سایت را منفجر کن
کاملا رایگان و قانونی
www.rootbe.com
حتی 10 سال
حتّی بیشتر . :) آره، موافقم. حتّی ده سال.
من برای اینجور کارها دنبال بهانه میگردم، مثلا تبریک تولدش!
هوم! اگه یهو ببینی اسمشو بدون این که هیچ بهانهای داشته باشی چی؟ همون موقع زنگ میزنی بهش یا میذاری بمونه تا یه بهانهای پیدا بشه؟
قطعا یادش میاد..قطعا.محاله یادش نباشه.
و قطعا خوشحال میشه ولی این که حسش فقط محدود به خوشحالی بمونه مطمئن نیستم...آیا سراسر خوشحالی باشه مطمئن نیستم..
امیدوارم که یادش بیاد ...
اوهوم. عکس العملش جالب خواهد بود.
راستی... سلام (سوت)
سلام!!! به به! چه عجب از این طرفها!
راستی.... من باشم بی بهانه زنگ میزنم. اونقدر عمر کردم که بدونم قدر لحظه ها رو باید دونست.
چه قدر عالی! خوش به حالتون!
منتظر بهانه میشینم چون حافظه ام اونقدر خوب نیست که یادم بمونه و البته آدم شجاعی هم نیستم :)
:)
سری دوم:دی
اگه به این فکر کنی که شاید اونم یه روز کانتکت لیست موبایلش رو بالا و پایین کرده شاید شجاعتت یک کم بیشتر شه!
احساس خیلی خوبی است!
مرسی! موافقم.