دلم میخواهد روزی دست دخترک موبنفش و سرزندهٔرؤیاهایم را بگیرم و با هم ناپدید شویم ...
دلم میخواهد روزی در میان خیابان بنشینم و در حالی که ماشینها بوق میزنند و رانندههای عصبانی فحشم میدهند، به ریششان بخندم ...
دلم میخواهد از بالای یک ساختمان خیلی بلند - مثلا چند صد طبقه - به داخل دریاچهای بپرم ...
دلم میخواهد تمام لیوانهای توی ظرفشویی را یکی یکی و با لذّت به زمین بیاندازم ...
دلم میخواهد تمام هنجارها را به سخره بگیرم و همهٔ شرایع را از نو بنویسم و خود را خود تعیین کنم ...
دلم میخواهد ...
خیلی ام دلت بخواد!!!
خب شروع کن دیگه!
چشم.
یه پست دلم می خواهد ، دیگه هم داشتی ، یادته؟
کدومشون رو انجام دادی؟؟
-------
اون دو تا دل خواسته آخرتو ،حاضرم باهات توش شریک شم، دوتایی انجامش بدیم
چند تایی ش انجام شد.
سلام
خوب آدم دلش خیلی می خواد هنجار شکنی کنه البته پریدن از ساختمون داخل دریاچه خیلی با حال هست باید امتحانش کرد شدید!
ولی خوب کلا میشه بهش فکر کرد ولی عملا کار هر کسی نیست!
شاد و سلامت باشید
پریدن رو هستم. اگه حاضری با هم بریم. البتّه یه دوست دیگه م هم پایه این قضیه شده.
دختر مو بنفشتو که قبلا هم گفتم خیلی دوسش دارم و باید یه روزی پیداش کنی و باهاش غیب شی.
دومی به نظرم جالب نیومد دلم نمیخواد فحشای مردونه بشنوم.
سومیو وحشتناک دوست دارم چون عاشق ارتفاعم.
هنجار شکنی تا چند وقتی آدمو سر حال میاره انگار که از وسط روزمرگی هات پرتت میکنه حتی برای لحظاتی توی دنیای بهتر
خب اگه دوستش داری که غیب شدنش برات نفعی نداره. داره؟
هوم ... به رکیک بودن فحشاش خیلی دقت نکرده بودم. بیشتر به این فکر کرده بودم که عصبانیشون کنم :دی
چون از جلسه مباحث ِ جامعه شناسی برگشتم با دلم میخواهد آخری مخالفم.
یعنی به جای خدا شما شرایع را بنویسید؟!
* دلم میخواهد های جالبی نبود بر خلاف ِ قبلی ها.
( البته یکی دوتاش جالب بود)
عجب! خیر. مقصود «شرایع» بود نبود الزاما شریعت الهی. بلکه هر طریقتی که مردان بدان زندگی سر می کنند.
اگه لیوان شکستین جای منو هم خالی کنید
:دی حتما!
پس برم موهامو بنفش کنم..ها؟
:دی
برو
با دخترک موبنفش اگه غیب شین که ما رو هم از دو تا نعمت جدا میکنین! لازم نیست بگم چی و کین دیگه؟
بعد لیوانا رو که بشکنی خرده شیشه ها میره تو پا و دستتون بعد باز ما از یه نعمت بی بهره میشیم! این اما برای یه مدتی-ه!
تو خیابون هم نشینین یهو نبینن چی؟ اون وسط میشه وایستاد. هم دیده میشین هم به اهدافتون میرسین!
بعد دیگه اون آخریم خیلی خوبه! خیلییی
کی بود گفته بود دلم میخوادهای جالبی نبود؟ من موافقش نیستم! بعد مگه همش چند تا بود که یکی دوتاش جالب مینمود!؟ :دی
عجب!!!!
البتّه نظر لطف شماست. بلی خودم هم آخری رو موافقم باهاش :دی
ملدن ِ عزیز ،

دلم میخواهد ها خیلی بیشتر از هر چیزی نشان از شرایط ِ روحیِ آدمها دارد..
ممکن است به ظاهر دلم میخواهد ها جالب باشند ولی مثلا من خودم وقتی میگم دلم میخواد لیوان ها رو بشکنم دو حالت داره تجربه ی یه هنجار شکنی و طغیان از روی ماجرا جویی ، حالت بعدی اینه که آدم از روی خشم و هنجار شکنی ِ ناشی از خشم دلش بخواد لیوان ها رو بشکنه ...
به نظر " من " ، صرفا از "ظن " ِ خودم و با توجه به باقی هنجار شکنی ها ، حالت ِ دومی بود ...
حالا بازم از نظر ِ " من " ، این جور حس ها جالب نیست...( شاید به خاطر ِ متعلق به شهر ِ خاصی بودن!!!!!!!!!! )
* در هر صورت ممکنه این دلم میخواد ها ریشه یابی های دیگری هم داشته باشه که من از درکش عاجزم..
این همه حرف زدم که بگم برداشت ِ افراد از اتفاق و حرفهای مختلف متفاوت است !جوری که شاید برای دیگران غریب بنماید!!!!( تکبیر!)
تکبیر انصافا! :دی
خودم هم تا حد زیادی با شما موافقم و برداشتتون رو تصدیق می کنم. ولی هم چنان هم دلم می خواهدشان!
شما همون دست دخر مو بنفشۀ خوش قیافۀ وهمتون (شایدم رویاتون) رو بگیرین و برین سراغ زندگیتون، باقی دلخواسته هاتون پیشکش.
همۀ آپ هاتون رو خوندم. حس کامنتیدنم نیست.
:دی
عجب!
*دختر مو بنفشه (سوت می زنیم.
)
دل من هم خیلی چیزها میخواهد که خیلی هایش نمی شود و خیلی هایش را نتوانستم
مثلا همین از ساختمان چندصد طبقه پریدن که خیلی دوست داشتم و دارم ولی...
ولی وقتی چند طبقه اش جور شد دلم میخواست بپرم ولی دلش را نداشتم
دلم خیلی چیزهای دیگر هم میخواهد که حتی اگر مخالف هنجارها نباشد، موقعیتش باشد و مانعی هم در کار نباشد میدانم که دلش را ندارم
:)
بعضی وقت ها همین که آدم با خودش روراست باشد و بداند که دل انجام فلان کار را ندارد - فارغ از نتیجه اش - به یک دنیا می ارزد
اما یه سوال نه چندان مرتبط: چرا اکثرا بلافاصله بعد از خوندن اینجور نوشته ها به سراغ مباحث رفتارشناسی و روانشناسی و...شناسی میرن؟
چون این مطالب طبیعتا نشون می دن که فرد مورد نظر که اونا رو نوشته در شرایط روحی خاصی بوده
اصلا خیلی هم جالب بود..بنده شکر بخورم دیگه سراغ ِ مباحث ِرفتار شناسی برم..( حالا من یه چیز پروندم !! یکی در میون باید توضیح بدم!!!!
)
جواب به همت :
برای این که وقتی این متنو خوندم از مباحثات ِ جامعه شناسی بر میگشتم و ذهنم پر بود از تئوری!!!!
میخواید آدم با خوندن ِ اینا یاد ِ دستور ِ آشپزی بیفته ؟
پ.ن : بعدشم میدونید آخه یه تست ِ روانشناسی داریم که شبیه همینه تا حدی..البته ساختارش متفاوته ...
=))
چرا انقده خشن؟
متاسفانه اشتباه برداشت شد
نظر من متوجه شخص خاصی نبود و کلی سوال کردم و انتظار یک جواب جامع داشتم
البته احتمال برداشت اشتباه زیاد بود ولی دیدم به گرفتن جواب می ارزد
هنوز دنبال جواب کامل سوالم هستم
من هم دوست میدارم جواب رو بدونم. اگه ممکنه پاسخ را از ایشون بگیرید :دی
ame voyageur عزیز اتفاقا نکته جالبی رو متذکر شدی که من بهش دقت نکرده بودم! بنده از همین جا مراتب عذرخواهی و تشکر رو خدمتتون عرض میکنم!