امشب، داشتم بعد از یک سال، مطالب یه وبلاگ رو میخوندم. وبلاگی که نوشتههاش برام خیلی جالب بودن. و باید بگم که برای خودم هم عجیبه که هنوزم نوشتههاش برام جالبن. یه زمانی، نوشتههای اونجا برام منبع مباحثه بودن، منبع شناخت، منبع دوستی. الآن ... بیشتر برام یادآور حسّ شناختن بودن تا خود شناخت.
و بیشتر بهم یادآوری کردن که چه مطالب مهمّی بودن که یادم رفته؟ واقعاً دوستی برای من کمارزش شده، همونطوری که یکی از دوستام نوشته بود؟ واقعاً شور و هیجان دوستی کم شده؟ واقعاً چشمهام رو بستهم روی همهٔ چیزایی که توی دوستیها برام مهم بوده؟ نمیدونم.
یادآوری بسیاری جالبی بود. بسیاری از مطالبی که خوندم، برام مثل خوندن یه مطلب جدید بود. مخصوصاً که یه زمانی فکر میکردم دیگه چشمم به این مطالب نمیافته :دی
خوب ما رو هم از شناختش بی نصیب نگذار
چشم!
کپی رایتش پس کو؟؟؟؟
کپی رایتش؟
I think I can answer some of these.it depends on u
:)
یادآوری بسیاری جالبی بود...= یادآوری بسیار جالبی بود.
تشکر
آره دیگه. عنوان منو کش رفتی
عجب!
بعد از یه مدت حتی اگه یه کتابم دوباره بخونی میتونه جدید باشه با یه معنی و برداشت جدید. وبلاگ که جای خود داره!
اوهوم. مخصوصاً اگه باهاش خاطره هم ساخته باشی برا خودت
باید یه بار تجربه کنمش.
تجربه خوبیه