dislike?

Once upon a time I liked you so much. All was well, but then I decided to "unlike" you.


نظرات 5 + ارسال نظر
-- دوشنبه 9 شهریور 1388 ساعت 11:19 ب.ظ

بیچاره!

واقعا! واقعا؟

me سه‌شنبه 10 شهریور 1388 ساعت 12:08 ق.ظ

mmmm,
maybe i should say me neither
maybe not. it really depends on who you tell this to.

Now it does, huh? does it?

ame voyageur سه‌شنبه 10 شهریور 1388 ساعت 03:30 ب.ظ

نمیدونم چه اتفاقی می افته و باید بیفته برای مخاطب این نوشته یا برای نویسنده ی این نوشته
که یک حس ِ آدمیزاد
از دوست داشتن
به دوست نداشتن
و بعد به تنفر برسه....

و این که "تصمیم " چقدر در اون دخیله..
و چقدر این امر خود آگاهه...
هر چه هست باید خیلی ویرانگر ، عصیانگر و عجیب
باشه....چون عبور از این مرز ها خیلی سخته ..

حقّ با شماست. عبور از این مرزها سخته. خیلی.

molden شنبه 14 شهریور 1388 ساعت 02:04 ق.ظ

گاهی اینجوری میشه دیگه!

بله دیگه! گاهی! بالأخره پیش می‌آد

زرایر سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 09:09 ب.ظ

تصمیم سختیه!

اوهوم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد