وقتی که ناراحتی و حال و حوصله نداری، امّا به خاطر بقیّه سعی میکنی حالت خوبتر بشه، چه حسّی داری؟
حس بدی...
هوم
خفگی.
:)
حس اینکه کاش زودتر تنها شی، حس لبخندای زورکی ناخوشایند. اما خب، خیلی هم بد نیست دیدن شادی کسی که به خاطرش خودت را نادیده میگیری. کاش باشند کسایی که اینو براشون بخوای!
آره، کاش باشن. هستن، ولی کاش بودنشون یه جوری تضمین بشه
بستگی دارهبه خاطر چه کسی خودمو خوشحال نشون بدم؟به خاطر کسی که از ناراحتی من خیلی غصه میخوره؟یا به خاطر کسی که برام هیچ اهمیتی نداره؟
کسی که برات مهمّه
اولش سخته ولی بعد من هم شاد میشم
خوبه.
همون حسی که الان دارم!!!
عجب! چه بد.
حس بدی...
هوم
خفگی.
:)
حس اینکه کاش زودتر تنها شی، حس لبخندای زورکی ناخوشایند. اما خب، خیلی هم بد نیست دیدن شادی کسی که به خاطرش خودت را نادیده میگیری. کاش باشند کسایی که اینو براشون بخوای!
آره، کاش باشن. هستن، ولی کاش بودنشون یه جوری تضمین بشه
بستگی داره
به خاطر چه کسی خودمو خوشحال نشون بدم؟
به خاطر کسی که از ناراحتی من خیلی غصه میخوره؟
یا به خاطر کسی که برام هیچ اهمیتی نداره؟
کسی که برات مهمّه
اولش سخته ولی بعد من هم شاد میشم
خوبه.
همون حسی که الان دارم!!!
عجب! چه بد.