از همون اوّل ترم هم با اون رفتار مسخرهت میدونستم میخوای چه گندی بزنی. و از همون اوّلین لحظهای که فهمیدم، برام روشن بود که چهقدر مسخرهس فکرت و کارت. ولی خودت خواستی که این گندو بزنی. تقصیر خودت بود. حالام اگه بهت برخورده یا نخورده، به من هیچ ربطی نداره.
چند بار سعی کردم به طور خیلی نامحسوس، طوری که یه وقت غرورت نشکنه بهت حالی کنم که کارت غلطه؟ که انتخابت بیخوده؟ خب عزیز من، حالیت نشد. چی کارت کنم؟
بابا جان اینجا محل گذره ، محل عمومیه ، واضح تر حرف بزن ما هم حالیمون بشه ...
بعضی از حرفها رو آدم خودش هم نباید بفهمه، مخصوصا که خیلی هم به من مربوط نبوده.
کاری از ما ساخته است؟
اگه بتونید با این دوست محترممون یه صحبتی بکنید آره. ولی بعید میدونم.
خب ما که نمیدونیم کیه باها ش صحبت کنیم
اما تو هم حرص نخور کسی که خودش واسه خودش دل نمیسوزونه رو که نمیشه واسش دل سوزوند
:-)
:-)
سلام
چه تفاهمی ...!
الآن خودم تو یه موقعیت های مشابهی هستم ...
ولی گفتنش دل شیر می خواد ...!
شاد و سلامت باشید
عجب! موقعیت سختیه!
مامانم همیشه میگه کسی که خوابه میشه بیدار کرد ولی کسی که خودشو به خواب زده با لگدم بیدار نمیشه پس اگه اون شخص نمیخواد بیدار شه و بشنوه بهترین کار اینه که خودتو خسته نکنی. تلاشتو کردی قبلا
دقیقا موافقم. ولی خب، اگه موضوع مستقیما به من مربوط بشه چی؟ اگه بیدار نشدنش به من صدمه بزنه چی؟
اخر نفهمیدیم به شما خیلی هم مربوط نبوده یا مستقیما مربوط بوده؟
اما اگه بوده باز هم باید راههای جدید رو امتحان کنید. شاید اینبار بدون ملاحظه غرور طرف مقابل و مقداری قاطعتر و صریحتر. هرچند خیلی امیدی به این افراد نیست ولی do your best !
دلم میخواد فکر کنم نبوده، ولی خب، گویا بوده دیگه! وگرنه که من درگیر نمیشدم. حالا اگر ادامه داشت باید قاطعانه و صریحتر برخورد کنم. البتّه این بار هم بهش صریح گفتم، وگرنه بهش بر نمی خورد.