- آقای دکتر عکسم چهطوره؟ امیدی هست بهم؟
- نه جانم، فکر نمیکنم.
- آقای دکتر راستشو بگین! من تحملشو دارم! ولی خدایی مطمئنم این بار موهامو شونه کرده بودم!
- پسرم فکر میکنم که باید دیگه ازت قطع امید کرد. این طور که عکس نشون میده شما مغزت توش احتمالا پر از گچه. تازه دچار نوعی بدریختی جمجمه هم شدی که البته از بیرون چندان نشون نمیده.
- دکتر جان، جسارتا اون شبیه لگن من نیست؟ خیلی به جمجمه نمیخوره ها!
- چی؟ هان؟ بله داشتم امتحانت میکردم.
- میگم شما دکترا اصولا زیاد امتحان میکنید مریضا رو؟
- چه طور جانم؟
- آخه توی بخش سیتیاسکن هم که سر و ته رفتم توی دستگاه بعد از عکس گرفتن گفتن میخواستن منو امتحان کنن.
- هان؟ آره دیگه باید همیشه بیمار هوشیار باشه. خب بذار ببینم، با توجه به عکس جمجمهت ظاهرا در این حادثه اتفاقی برای مغزت نیفتاده اما با توجه به بیمزگی ویژهای که در جوکهات از خودت بروز دادی و همینطور توان خارقالعادهت در کشف معنا از عکسهای بیمعنای خطخطی احتمالا دچار نوعی دپرشن به همراه نوع متوسط بیماری بیشفعالی ذهنی هستی.
- حالا دکتر جون زنده میمونم یا نه؟
- اونش دیگه با خداس جانم!
اصلا نگران نباش
یا شب میمیری یا روز
شایدم بین الطلوعین
آره مطمئنا همینطوره. البته خودم بینالطلوعینش رو ترجیح میدم. :دی
راستی از شازده کوچولو چه خبر
حس نوشتن که بر بگرده ادامهش رو مینویسم
چه دکتر باحالی بوده !!!!!!!!!!!!!!!
واقعا!!
سلام
خوب دکترا هم جایز الخطا اند می تونند بد خط بنویسند!
دکترا می تونند کارای جالب دیگری هم بکنند که لازم به ذکر نیست!
حالا یه سوال این عکس جمجمه بود یا لگن؟
چرا آخرش هم دکتره نفهمید عکس لگنه!
در نوع خودش جالب بود
البته تا حدودیش رو شنیده بودم
شاد و سلامت باشید
ها؟ شنیده بودی؟ از کی؟ :دی
آره خب همه جایز الخطان!
این که گفتی یعنی چه؟؟؟؟؟؟(با لهجه خونده بشه خواهشا)
:دی
عجب !
:دی
نه بابا!!!
دکترا این شکلی نیستن که!!
اینم از اون آپات بودا!!!
میدونم
حاضر!
به به !
باحال بود...!
در ضمن..خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی نامردی!!!!!
فعلا!
:دی چرا؟