امروز چهارشنبه می‌باشد. آقای پ. جهت انجام برخی امورات شخصی به جایی در حوالی جنوب غربی تهران رفته و مشغول می‌باشد. از قضای روزگار ایشان شدیدا به دنبال پر کردن اوقات خالی خود در هفته می‌باشد که اگر در این میان پولی هم عایدش شود ناراحت نخواهد شد.
ایشان در همین احوال هستند که تلفن ایشان متشنج شده از خود ندا در می‌کند:
"اگه یادش بره ... که وعده با من داره ... دل بیچاره‌مو به دست من بسپاره ... دریم ریم دریم رام ..."
گویا درست در همان لحظه ایزد منان دست کبریایی خویش را در فضای شهر عزیز تهران حرکت می‌دهد و سکوتی ملکوتی در این شهر حاکم می‌شود. از این روست که آهنگ دل‌نواز "اگه یادش بره" با صدای هنرمند ارجمند عباس قادری در آن طنین‌انداز می‌شود
"دل من ز یارم خبر نداره والا! ز یار و نگارم خبر نداره والا ...."
و آقای پ. در حالی که میلیون‌ها چشم به وی دوخته شده گوشی را بر می‌دارد: "الو؟"
- "الو سلام پ. جان! خوبی؟ خوشی؟ چه می‌کنی؟ چرا صدات گرفته عزیزم؟ حالت بده؟ میخوای قطع کنم دوباره زنگ بزنم؟"
- "نه م. جان قربونت همون یه بار خوب بود. امری بود؟"
- "آهان ... آره. یه کاری هست که دنبال متقاضی استخدام می‌گرده، پایه هستی؟"
- "تا چه کاری باشه؟"
- "راستش کارش هیچی نیست ... عملا بی‌کار می‌شینی، شاید مثلا یکی دو تا کاغذ هم ترجمه کردی."
- "حقوقش چه‌طور؟"
- "فکر کنم تو مایه‌های خوب و اینا باشه."
- "آهان. خب، کی بیام؟ کجا بیام؟"
- "بذار ببینم ... آهان ... سه دقیقهٔ دیگه بیا شمال شرق تهران منتظرتن."
- "جااااااااانم؟؟!؟!؟"
- "حالا میخوای اگه سختته مثلا فردا باهات تماس می‌گیرم بیا."
- "باشه. پس بهم زنگ بزن."
پس‌نوشت:
1- این چند روز نبودم متاسفانه نشد جواب کامنتا رو بدم.
2- این ماجرا برا من اتفاق نیفتاده و همهٔ شخصیت‌ها خیالی می‌باشند.
3- همون‌طور که از عنوان مشخصه این نوشته قراره ادامه داشته باشه.
تا پایان ماجرا از دادن نظر معذورم
.
پس حالا حالاها نظری از تو نخواهم خوند. نه؟ :دی
منم نظر نمیدم.
تا نفهمم چی میخوای بگی، چه نظری میتونم بدم؟!
:دی
دوم
:دی
سلام
خوبی چه طوری چه کار می کنی بی خبر میری فکر می کنیم یکی از بالای کوه پرتت کرده پایین
خوب این هم جالب بود هنوز اولش هست!
حالا خوب آهنگش رو می گذاشتی بشنویم!
حالا آقای پ اگه واقعی نیست چرا پ خالی هست آقای م نمی خواد بفهمن اسمشو آقای پ هم مجبوره اسمشو اینطور بنویسه!
شاد و سلامت باشید
چه حلال زاده! داشتم الان ادامهٔ مطلبت رو می‌خوندم :دی
سلام
چه حلال زاده تر اومدم بگم من آپم!( جدید! )
خوب زود به زود آپ کنی ما خیال نکنیم تو کوه امروز جنازه پیدا می کنن!
شاد و سلامت باشید
ها!؟ الان می‌خونمش :دی
اول!!! خوب چیه دلم میخواد بگم من اولم!
اخه راست میگن دیگه... من الان چی باس بگم؟ فقط یه سوال... چرا بعد جانم این ؟؟!؟!؟ هست؟
اونوخ چرا مثلن ؟!؟!؟!؟! نیست؟ یا این ؟؟؟؟؟؟؟ یا !؟!؟!؟!؟!؟ یا اوم.... ؟!!!!!!!!! یا ؟؟؟؟؟! میشه هدفتون رو بگید؟!!
خب اول! چرا دعوا می‌کنی خواهر من؟ :دی
چون اگه مثلا می‌ذاشتم ؟؟؟؟؟! می‌گفتی چرا ؟؟!؟!؟ نیست؟ :دی
منتظرم ببینم سرکار میره یا سرکار؟
:دی اون که کلا سر کاره!
ایول خوشم میاد ،خواهر جونمم(ایده) مثل من میفکره.
عجب! این‌جا جمع شدین بر من توطئه کنید؟
سلام
اون سه دیقه دیگه رو خوب اومدین ! اونم از جنوب غربی به شمال شرقی ( شکلک سوت زدن )
فعلا منتظر بقیه ش می نشینیم !
فقط لطفا در صدد ازدیاد فضای سبز مملکت نباشید
مرسی
به به..به به
می ذاریم اون تهش نظرمونو می گیم که هیجانی و اکشن بشه کار
می بینم که به شدت سرت شلوغه و اصن اصن نمی آی..یه خوبی داره اونم اینه که کسی نیس گیر بده برو آپ کن برو آپ کن
در ضمن..همونجوریکه در نظرات قبلی هم بهش اشاره شد ما منتظر اون مبسوط خوشگله هستیم
البته ندادی هم ندادی..چون اصن نمی خواستم اون آپ و کنم..از رو بیکاری بود
خب..خوشتون باشه..چه با خانوم آلبالو پلو پز چه بی ایشون
فعلا!
حالا نگران نباش، می‌آم به زودی چنان گیری می‌دم بهت که خودت روزی دو تا آپ کنی :دی
کاکا جان ، این قضیه خانوم البالو پز چی بید؟؟
دیدی میلاد ، خوشم میاد ، همه مثل همیم.نظر نمیدیم
ها؟