وقت سحر گذشته، هان، مسجد کوفه یار کو؟
بهر صِغار کوفیان همدم و غمگسار کو؟
نزد همه مس جهان همچو طلا و نقره شد
نقره اگر جهان بود آن زر صد عیار کو؟
یاد احُد نمی کنم، آینهٔ نبی چه شد؟
غزوهٔ خیبر و علی، نعرهٔ ذوالفقار کو؟
:
گرچه به اختیار خود جان به علی دهم ولی
جملهٔ جان از او بُوَد، صاحب اختیار کو؟
جمله غنای شیعیان، بلکه جهان از او بُوَد
جمله جهان و شیعه را مایهٔ اعتبار کو؟
هر چه «صبا» به خامه از وصف علی بیان کند
جمله ز نور او بود زادهٔ ابتکار کو؟
به دلم نشست شعرت خیلی.
بیت مورد علاقه ام رو هم خودت باید بگی
بعد خوب نیست ادم از دانشگاه آپ کنه ها
همممم. به قول یه دوستی نیدونم :دی
خوب دیگه فاطمه جون منظور داره از آپهای دانشگاهی... میخواد بگه من تو دانشگاه فکر درس نیستم که! همش دنبال کارای خودمم! میخواد بگه من که خرخون نیستم که! اما خوب... ما که میدونیم...
اون پست قبلی یکی از دوستان گفته بودم میون حضرت علی و پیامبر علاقشون هی چنج میشده! منم همینطوری بود. اون اوایل حضرت علی ور بیشتر دوست میداشتم... یه مدت پیامبرو بیشتر دوست میداشتم... اما حس میکنم کلن پیامبر واسه من کارگشا تر بودن...
میبینی؟ اونقدر بنده بدیم که علاقه م هم بر اساس میزان کارگشایی ها تنظیم میشه... هی:((
من خرخون نیستم نیستم نیستم نیستم نیستم .... :دی
وا :دی
:دی اوا
عجب!
چه سِیری! چرا خب خواهر جون!؟ برا چی آخه؟
عجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب!
نظرات مشکوک میبینم.
me too
نه مادر جون مشکوک نیست. اونها منم که حال نداشتم اسم خودمو بینیویسم!!
گفتم بیام در صابخونه رو بزنم و در رم...
آهاااااااااان
عجب! در حال تلافی در زدن و فرار کردن من هستین؟ :دی
گرچه به اختیار خود جان به علی دهم ولی
جملهٔ جان از او بُوَد، صاحب اختیار کو؟
اینو دوست داشتم
:دی
عجیب.
اینم دوست دارم.
کلا به جز ده دوازده بیتی که حذف کردم از شعر تقریبا بقیهش رو دوست میدارم.
سلام
جالب بود!
منم همون بیتی که فاطمه خانم گفتن رو بهتر میدونم!
خوب دیگه کوفه است و بی وفایی
بی وفاییه و کوفه!
شاد و سلامت باشید
سلام!
مرسی. عجب! شاید اون بیته یه چیزی داره که ما حالیمون نیست ... البت منم دوستش میدارم ها!
سلام
من تمامشو دوست داشتم . و به شدت کنجکاوم اون ابیات حذف شده رو هم ببینم .
موفق باشید !
همم. شایستی که بعدا در همین مکان باقی ابیات رو هم قرار بدم. هر چند که اونا رو دوست ندارم.
اینجا در می زنن و در می رن ؟ چه جالب !!!
حالا که سه باره این شعرو خوندم »می بینم که از این بیتش بیشتر از همه خوشم میاد :
گرچه به اختیار خود جان به علی دهم ولی
جملهٔ جان از او بُوَد، صاحب اختیار کو؟
ای بابا ! این که همون بیتی شد که فاطمه دوست داره !!! ( شکلک مشکوک نگاه کردن و اینا ! )
سه باره!؟!؟؟ ای بابا! شرمنده مینمایید!
هر چی می خونمش نمی فهمم!
شرمنده!
امیر حسین جوووونم!!! سلام داداشی! خوبی؟
چه عجب! دیشب من آن شدم تو هم آن بودی اما مثل این که زودی مجبور شدی بری. خیلی حیف شد.
کلا میدونی میلاد رو حرف من کسی نمیتونه بحرفه
ها؟ :دی