واژهٔ زیبای تقلب اصولا خیلی معنا میتونه در ذهن آدم ایجاد بکنه. از کپی برداری از آثار دیگران گرفته تا تقلب سر امتحان (یعنی کپی برداری از اثر امتحانی دیگران!) اما من میخوام فعلا فقط در مورد تقلّب امتحانی بنویسم.
اولین چیزی که برای تقلب میتونه به ذهن آدم برسه دزدیه. اما مهمتر از اون، معناییه که این دزدی داره. یعنی زیر پا گذاشتن حق الناس و بعضا ضرر به بیت المال.
شمایی که میری و در امتحان نهایی سوم دبیرستانت از روی دست بغل دستیت مقدمهٔ ورود به مسئلهٔ اصل لانه-کبوتری رو نگاه میکنی[۱]، هیچ به این فکر کردی که ممکنه این کار باعث بشه توی کنکور رتبهت یه دونه بیاد بالاتر؟ به این فکر کردی که اینجوری جای اون یه نفرو داری میگیری؟ به این فکر کردی که تمام استفادهای که داری از امکانات میکنی حقّ اون یه نفر بوده؟ به این فکر کردی که مدرکی که میگیری حقّ اون آدم بوده؟ به این فکر کردی که پولی که با این مدرک در میاری حقّ اون یه نفر بوده؟ به این فکر کردی که لقمهای که میخوای با این پول بذاری دهن بچهت حقّ اون یه نفر بوده و داری به بچهت لقمهٔ حروم میدی؟ به این فکر کردی که اصلا از همهٔ اینا که بگذریم، داری حقّ همهٔ افرادی رو که برای رسیدن به این نمرهای که تو با تقلب بهش رسیدی تلاش کردن رو داری ضایع میکنی؟
پسنوشت:
۱- البته میدونم که دیگه الان نگاه کردن از روی دست آدما کار کاملاه دِمُدهای شده و بر و بچههای خوشفکر ایرانزمین راهای مدرنیزهتری رو ابداع کردن، امّا به دلیل بدآموزی از توضیح این روشها در این مکان معذورم.
۲- اگه کسی فکر میکنه سعی داشتم کسی رو به زور آدم کنم، سخت در اشتباهه، این نوشته فقط زنجیرهٔ تفکّر من دربارهٔ تقلّب بود.
۳- با توجّه به اینکه ظاهرا دیگه موضوعیّتی نداره (!) تأیید نظرات رو برداشتم!
هی گفتم خودتو نکش برای این امتحانه.قبولی ، گوش نکردی.گفتی نه بیشتر از 12 نمیدن و اینا




هی نشستی خوندی ، اخرش شد این.
افکار پلیدانه زد به سرت
بعد این افکار با وجئانت جور نبود مجبور شدی اپ کنی.شاید خالی بشی
حالا بیا باز بگو من فلان ، من بیسار
بفرما نون پنیر
نون و پنیر نوش جان!
من کی گفتم من بیسار! شاید نهایتش گفته باشم من فلان! :D
خب اگه اونا بیشتر از ۱۲ میدادن جوون مردم منحرف نمیشد که این افکار پلیدانه به سرش بزنه!
ایول دیدی مچتو گرفتم.

اپ ساعت 4 صبحی همین میشه دیگه.
در ضمن تموم شد نون پنیرم
خب لابد خوردی که تموم شد دیگه! از پنجره که بیرون ننداختی!
اتفاقا اینو دیشب نوشته بودم :p
خب بدتر


دیدم دیشب یه مدلیایی بودی ، همین افکارت حوله پلیدی میچرخیده.
حالا من بودم باز یه چیزی.اما تو؟
شما؟؟!؟؟؟؟ :D عجب!
نه منظور از دیشب، ساعات ۱۹ تا ۲۱ روز ۳۱ مرداد بود
دارم میمیرم.وگرنه یه چیزی میخواستم بنویسم.حسش نیست.به علل معلومه
واقعا! شما بهتره در حال حاضر چیزی ننویسی و مستقیم در همون مکانی که هستی دراز بکشی و بخوابی :D
سلام

یه امروز وبلاگ گردی نکردم چه همه نوشتین !!!
این قضیه دراز کشیدن و خوابیدنت چیه فاطمه جان ؟؟؟ موضوع چیه ؟؟؟خستگی بر تو غالب آمده یا چیز دیگریست ؟
حالا آپ بسیار لذت بخش تقلب :
من با تقلب صد در صد مخالفم . یه امتحان شیمی آلی داشتیم . از کل کلاس فقط من و دو نفر دیگه تقلب نکردیم ؛ نمر هامونم از همه کلاس پایین تر بود !
ولی بدتر از تقلب ؛ لو دادن آدماست ! یکی از اون دو نفر دیگه رفت بچه ها رو لو داد ! نتیجه چی شد ؟ نمره خودش که زیاد نشد ! دانشگاهم برای اینکه آبرو ریزی نشه فقط یکی از متقلب ها رو انداخت و بقیه رو رها کرد . ولی این آدمی که لو داده بود ؛ هنوزم تو کلاس منفوره (بیچاره )البته خواست از حقش دفاع کنه ولی گمونم این راهش نبود . شایدم بود ؟ من راه دیگه ای به ذهنم نمی رسه ولی همین راه رو هم دوست ندارم !
در مورد تایید نظرات : امیدوارم خدا به طرف عقل درست و حسابی عطا فرموده باشه . همین دو سه روز پیش یه کامنت مزخرفی تو وبلاگم داشتم که امیدوارم خودم زودتر از بقیه متوجه شده باشم . فورا پاکش کردم و رفتم آدرس وبلاگم رو از توی مشخصاتم توی یه سایتی خارج کردم . گمونم از اونجا پیداش شده بود طرف ! چون دیگه ندیدم چرت و پرتاشو
خدا مقادیری پول به ما و مقادیر بیشتری عقل به آن جانوران الاف عطا فرماید !
آمین
من با تقلب مخالفم (به قول خارجستانیا: Big surprise there!)
با اون روشی که گفتین هم مخالفم. البت به اون شکل. کلا به نظرم یه وقتایی ارزش نداره که آدم بیاد جلوی بقیه وایسه. البته نظرم اشتباهه ها! چون اگه قرار بود اینجوری باشه کلا بحث امام زمان (عج) و اینا کشک میشد نعوذ بالله!
در مورد نظرات هم: آمین!
خب زهرا جان اون قضیه دراز کشیدن و خوابیدن ، مفصله جریانه.خوده میلاد میدونه کافیه

(الان یادم نیست دقیق چی میخواستم بگم)
اونی که گفتم مینویسم میلاد دیشب گمونم در مورد تایید نظرات بود.میخواستم بگم که بالاخره تونستم قانعت بکنم.
حقیقتا خسته نباشی!
خوب خدا رو شکر زمان ما نمره امتحان نهایی هیچ اثری توی کنکور نداشت. پس ما حق هیچ کیو نخوردیم. در ضمن اگه ما از کسی تقلب گرفتیم به کسی هم تقلب داده ایم. این به اون در.
:دی
پس هم خودتون حق یکی رو خوردین هم به بقیه کمک کردین حق بقیه رو بخورن! (یه شوخی نیمه جدی!)
کلا منم تقلب کردم در دوران تحصیل، و ادعام نمی شه که آدم خفنیم، اما از وقتی رفتم دبیرستان ... خب نه، از وقتی رفتم دوم دبیرستان (:دی) دیگه تقلب نکردم. چون همهش همین فکرا تو سرم بوده
جالبه
به چیزهایی اشاره میکنی که انقدر زیاد شده که داره قبحش به کلی ریخته میشه تا جایی که بعضی کارهای بد به نظر خوب و ضروری میاد
مشکل منم با این مسائل دقیقا همینه که داره قبحش ریخته میشه.
طوری که وقتی توی کلاس توی دانشگاه تنها کسی هستی که فلان درس رو جواباشو کف دستت ننوشتی همه فک میکنن بلا نسبت گاگولی یا یه چیزیت شده که نفهمیدی میشه اینجوری امتحان داد!
ایول میلاد ، پاسخی که به جناب همت دادی ، داغه دلمو تازه کرد



تازه اگه تقلب نرسونی بدتره ، بیچارت میکنند و پدرتم در میارن.از بس سر امتحان از زوایای مختلف باهات میحرفن که برسون ، نمیزارن آدم خودش هم امتحانشو بده.
اصولا هدف تخلیهٔ روانی خودم بود، ولی گویا رو شما هم مؤثّر بود!
از همه این تقلب ها بدتر میدونی چیه ؟ این که یه سوال یه تست رو بزنی نیست. اینه که بدونی یه نقر نه بیشتر از یه نفر جواب تمام سوالا رو دارن
چه تو با تقلب نمره بیاری چه نیاری
این واقعا دردناکه ... مخصوصا توی امتحانای بزرگ
به هر حال توی امتحانات اصلی زندگی که نمیشه تقلب کرد اونجا چکار میکنند؟
اینو از خودشون باید پرسید!
خب..به نظر من سر امتحانای هویجوری بد نیس تقلب..البته ما اون قدر تقلب نمی کنیم..اما سر نهایی سرم بره هم تقلب نمی کنم






)
البته..این حرفایی که گفتی و الآن خوندم اما 6 ساعت پیش داشتیم بایکی درموردش می حرفیدیم..داشت نصیحتم می کرد که خودم گفتم حالیمه باو
به هر حال..تقلب..اینجور وقت ها...نمی ارزه...واقعا نمی ارزه
خب..همین دیگه..
فعلا!(اون گله!
من وقتی راهنمایی بودم منشإ کسب اطلاعات در زمینه انواع روشهای تقلب بودم برا بچههای مدرسه :دی
واقعا نمیارزه!