اصولا فرق این که مثبت نگاه کنیم به قضایا، یا منفی نگاه کنیم بهشون، در عکس العمل ما نسبت به وقایع مشخص میشه. مثلا اگه یه نفر هر وقت سرتو برمیگردونی پشت سرت باشه، با بدبینی میتونی بگی داره تعقیبت میکنه، بعد دچار استرس بشی، عرق کنی، خودتو ببازی و ... . اما اگه همین قضیه رو خوشبینانه نگاه کنی، میشه این که طرف صرفاً از روی تصادف مسیرش با شما یکی شده.
پس دیدگاه اول شد منفینگری، دومی شد مثبتنگری.
به نظر شما کدومش درسته؟ کدومش خوبه؟
از نظر من هیچکدومش خوب نیست. باید اعتدال رو همیشه رعایت کرد. یعنی به جای اینکه مثبتنگر باشیم، مثبتننگر باشیم. به جای منفینگری، منفیننگر باشیم.
به نظرم خوبه که بتونیم از پنجرهٔ حقیقت به زندگی نگاه کنیم و قضاوتهامون رو بدون منفینگر یا مثبتنگری انجام بدیم.
البته معمولا برای آرامش ذهن ما رو تشویق میکنن به مثبتاندیشی. امّا من ترجیح میدم با حقایق به صورت خام و بیپردهشون روبهرو بشم.
امّا مسلّمه که همه اینطور نیستن!
سلام
منم واقع نگری رو ترجیح میدم . همیشه وقتی یه حرفی رو بهم می زنن ؛من جوانب منفی شو میگم ؛ میگن منفی بافم ! در حالی که به نظر خودم مثبت اندیشی محض ؛ کمی به ساده لوح بودن گرایش پیدا می کنه .
من جنبه های منفی رو که میگم ؛ دلیل نمیشه جنبه های مثبت رو ندیده باشم . ولی لزومی به گفتن اونا نمی بینم .
چون وقتی کسی با یه قضیه ای موافقه ؛ خودش جنبه های مثبت رو می دونه و بازگویی اونا ؛ صرف بیخود وقت و انرژیه
موفق باشید
نه اون که می شه برخورد منطقی!
اتفاقا یه باری سر این بحث کردیم با یه بنده خدایی که اصلا به کی می گن مثبت نگر!
ولی آخرش به نتیجه نرسیدیم! :D
سلام خوب هستین؟
ممنون که به وبلاگ من سر زدین راستش اون شعری که شما خوشتون اومده بودازاشعار
استاد شهریار بودکه تو بخش اشعار زیبای استاد شهریار نوشته بودم.
در مورد نظرتونم فکر کنم نامتناسب باشه گفتن گیرو رو اگه دو تا رو کنار هم قرار بگیره وزن شعر رو به هم میزنه
جوی باریک
عزیزم
راه خود گیرو رو
در هر صورت خیلی ممنون که نظرتونو تو وبلاگ اعلام کردین.
من همیشه بهتون سر میزنم مطالب وبلاگتون قابل تامل هستش امیدوارم همیشه موفق باشید
منم مرتب به شما سر می زنم، منتها اشکالش اینه که معمولا مطلب جدید نذاشتین! مثلا همین مطلب اخیرتون رو شاید ده بار دیدمش :D
اون مورد شعری هم سوتی من بود. الان که دوباره می خونمش می بینم چه گندی زدم به وزن شعر استاد!
امیدوارم الان از این حرکت من تنشون توی گور روی ویبره نباشه!
استاد ببخشید!
روبرو شدن باواقعیت هابدون هیچ حجاب وپرده ای شهامت میخواد.اول بایدببینی جراتشوداری یانه!
بله شهامت می خواد، چون اکثر مواقع باید تاوان اون چه که درک کردی رو به نحوی پرداخت کنی. ایشالا که جرأتشو داشته باشیم!
ممنون از حضورتون
قابلی نداشت.
به به آدمهای جدید میبینم.
یه دو روز نبودم ها(البته 4 روز)، چه خبر شده همه جا.
شعرای 2 آپ قبلیتم اگه خودت گفتی، واقعا عالیند، اگرم نگفتی بازم عالیند.
در مورده آپ آخرتم فعلا حسش نیست نظر ول بدم از خودم.
منم فعلا حسش نیست پاسخ در کنم از خودم :D