یک موجود زنده
یک موجود زنده

یک موجود زنده

مه تابی

آه که چقدر دلم در ناآرامی است از این پیغام. آه که چقدر نگران تو هستم. چرا نباید قدری بیش تر مراقب می بودی؟ و چقدر بد که نمی توانم از نفرتی که در دلم موج می زند در مقابل آن چه از آن هراس آلوده شده ای، چیزی بنویسم!

پس نوشت: از همه ی آن هایی که این را می خوانند تقاضامندم برای دوستی که به دعا نیاز دارد دعا کنید تا مشکل اش حلّ شود.

نظرات 7 + ارسال نظر
شبگرد نا آشنا پنج‌شنبه 3 تیر 1389 ساعت 01:57 ب.ظ http://3miramis.blogsky.com

به روی چشم

متشکرم

میثم پنج‌شنبه 3 تیر 1389 ساعت 02:02 ب.ظ http://lovetarin.co.cc



سلاااااااااااااام دوست عزیز
خوبی؟؟
منم پسر طهرونی
امدم تا دعوتت کنم تا به وبلاگم سر بزنی
وبلاگ پسر طهرونی با روزی حدود 2000 بازدید کننده یکی از پر بازدید کننده ترین وبلاگ های ایرانی میباشد
با موضوعات
جدیدترین عکس های عاشقانه
داستان
کارت پستال
موزیک های عاشقانه
اس ام اس های روز و...
سر بزن پشیمون نمیشی
اگر با تبادل لینک موافقی منو لینک کن و بعد در پست ثابت وبلاگ بگو تا لینکت کنم
وبلاگ ما رو به دوستان خود معرفی کنید
امضا: پسر طهرونی


بای

صدف پنج‌شنبه 3 تیر 1389 ساعت 02:29 ب.ظ http://www.asantabligh.ir

سلام خوبی ! وبلاگ جالبی داری عزیزم!اگه وقت کردی یه سری هم به ما بزن ! راستی اگه موافق به تبادل لینک بودی به این آدرس مراجعه کن و با همه سایتهای من تبادل لینک کن تا منم متقابلا با وبلاگ شما درهمه سایتهای خودم تبادل لینک کنم ! مرسی گلم http://istgah.asantabligh.com/links.php

راوی پنج‌شنبه 3 تیر 1389 ساعت 04:03 ب.ظ

الان رو دورِ نقد ِ بی رحمانه ام ببخشیدم به خاطر ِاین نقد ها .

- یا شما نسبت به قبل به طرز فاجعه ناکی دچار خود پایین پنداری ، خود ضعیف پنداری شده اید

- یا شما به طرز ِ اغراق آمیزی فروتنی به خرج می دهید و خود آگاهید از فروتنی ای که به خرج میدهید که به نظرم اصلا جالب نیست

- یا واقعا تحلیل رفته اید .
هیچ کدام از این سه حالت خوش آیند نیست !

قضاوتم بر اساس ِ نوشته هاست
میدانم که " هر که از ظن خود شد یار " ِ آدم به درون پی نخواهد برد .من بر طبق ِ ظاهر و رنگ ِ رخساره خبر دهد از سر ِ درون قضاوت میکنم

گرچه نه قضاوت خوش آیند است
نه از ظاهر ِ نوشته ها قضاوت کردن
نه بیان ِ قضاوت ها
پس ،
هر چه بیشتر مینویسم بیشتر به این میرسم که نوشتن نشاید ...

یه چیز ِدیگه
* امیدوارم مخاطب ِ نوشته هایتان از نوشته هایتان سر در بیاورد و رمز خوانی بداند وگرنه ممکن است برداشت های متناقضی از بعضی حرفاتون داشته باشه و یه لحظه دلم برای مخاطب ِ نوشته هاتون سوخت گرچه مخاطب ِ یکسانی ندارند نوشته ها ولی به هر حال حتی بعضی میگویند ممکن است نویسنده هم منظور خودش را از متنی که مینویسد حدس بزند چه برسد به خواننده!



مخاطبین نوشته های من غالباً این جا را نمی خوانند. پس چندان نگران این نیستم که بفهمند نوشته هایم را یا نه.
در مورد شرایط پیش آمد کرده هم باید بگویم ترکیبی از اوّلی و سومی و چند مورد دیگر را می توانید علّت بدانید.

مرد یخ زده پنج‌شنبه 3 تیر 1389 ساعت 09:24 ب.ظ

کلیییییییییییی دعااااااااااااااااا(شکلک اون یارو که دستش حالت دعاس!)

کلییییییییییی مرسی!

زرایر جمعه 4 تیر 1389 ساعت 04:26 ب.ظ

حتما.

متشکرم.

همت پنج‌شنبه 10 تیر 1389 ساعت 11:31 ق.ظ http://heyatonline.blogfa.com

دعا کن دعایم مستجاب شود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد